شعر - چهارپاره - گالیله
سرگرم خونسردی شدی، آهای
می پاشم از داخل بیا برگرد
یک صفحه از این قصه جا افتاد
این غم مرا قبل از تو پیدا کرد
یک فاجعه از چشم تو دورم
یک پرچم آشفته ام در باد
هرشب معلق می شوم در تو
یک دکمه از پیراهنت افتاد
عطر تو مثل شعلهی آتش
من کاسه صبرم پر از بنزین
دیدار تو رفتن به فینال و
برگشتنم یک نقره ی غمگین
غمگینتر از گالیله ام بانو
اخبار مرتد بودنم پیچید
من معتقد هستم که این دنیا
دور تو میگردد نه این خورشید
#بهزاد_رحیمی