شعرهای بهزاد رحیمی

شعرهای بهزاد رحیمی

شعرهای بهزاد رحیمی

شعرهای بهزاد رحیمی

شعرهای بهزاد رحیمی

شعرهای بهزاد رحیمی، شعر آزاد ،‌شعر سپید، شعر عاشقانه

https://telegram.me/behzadrahimi89
instagram.com/behzadrahimi_official

طبقه بندی موضوعی

۷ مطلب با موضوع «سپید» ثبت شده است

شعر - گروه خونی

دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۳۵ ق.ظ

از تو گذشتن
مثل عبور از طوفان است
نمی‌دانم چه چیزی به ساحل می‌رسد
اگر می‌خواهی رفتن را ببینی
به مزارع تنباکو برو
اگر می‌خواهی رفتن را ببینی
دریاچه‌های خشکیده را تماشا کن
من هرروز صبح
یک آتشفشان خاموش در آینه می‌بینم
که تنهایی‌اش را می‌سوزاند
ببین
گوزن تیرخورده را آورده‌ای سر میز شام
لااقل بر زخم‌هایش نمک نپاش
عشق همین است
عشق
یک جراحت است
یک خونریزی مرگبار
که فقط
گروه خونی یک نفر نجاتت می‌دهد


#بهزاد_رحیمی

شعر - دخترانم را

دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۳۰ ق.ظ

سال‌ها پیش اتفاق افتاد
وقتی جهان هنوز زیبا بود
تو
خسته شدی رفتی، تمام پرنده‌ها پریدند
بجز همین کرکس که پشت پنجره نشسته است
خسته شدی رفتی
حالا مانند رانده شده‌ای از کشور خود
از آغوشی به آغوش دیگر
پناهنده می‌شوم
آرام نمی‌گیرم، خوابم نمی‌برد
از زندگی به مرگ
از مرگ به زندگی می‌غلتم

زندگی بعد از مرگ را می‌شود باور کرد
زندگی بعد از عشق را نه
زندگی بعد از تو را، نه
به دخترم بگو
پدرش عاشق بوده، مادرش عاشق بوده
جد و آبادش عاشق بوده
غلط می‌کند عاشق نباشد
به دخترم بگو برای عشق بجنگد
که از روزهای سخت چند فعل ماضی می‌ماند
برای دوران پیری

سالی که ما عاشق شدیم
هر نگاه، هر لبخند، هر حرف
یک گناه بود، یک رابطه‌ی نامشروع
و حرامزادگانی پدید می‌آمدند
که شما اسمش را می‌گذارید شعر

دخترانم را آرام ورق بزنید

#بهزاد_رحیمی

شعر کوتاه - بعد از تو

دوشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۰۲ ق.ظ

بعد از تو
می‌توان به همان خیابان رفت
به همان کافه
همان میز
و همان قهوه را سفارش داد
اما چه کسی می‌تواند
اسمم را مثل تو صدا بزند؟

   ■ #بهزاد_رحیمی

کتاب اتاق بی‌خواب

شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۶، ۰۳:۵۷ ب.ظ

اولین مجموعه شعر سپید “بهزاد رحیمی” به نام (( اتاق بی‌خواب)) از انتشارات #فصل_پنجم در پاییز۹۶ منتشر شد

#خرید_حضوری:

تهران: رو به روی دانشگاه تهران. پاساژ فروزنده. طبقه منفی یک.پلاک ۲۱۲ کتابسرای فصل پنجم

نوراباد لرستان: بالاتر از بانک ملی (شعبه مرکزی) کتاب فروشی علمی

خرید اینترنتی: 

http://behzadrahimi.com

انگشت های بتونی زمین

دوشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۶، ۰۳:۵۱ ب.ظ

" انگشت‌های بتونی زمین‌"

@BehzadRahimi89


آسمان‌خراش‌ها 

انگشت‌های بتونیِ زمین‌اند 

هر سال که برج‌های بلند‌تر می‌سازند

زمین دستش را بلند می‌کند 

برای لمس تو 

 

من زمینم 

نگاهم کن 

روزی چند ساعت 

با کُره‌های سوزانِ درون حدقه‌ات،

خوب نگاهم کن

تن‌ام را 

سلول‌های خورشیدی پوشانده‌است


نزدیک‌تر بیا 

بگذار بسوزم 

نزدیک‌تر بیا

مرا بکش


من،

همیشه فکر می‌کردم 

چیزهای کشنده را دوست ندارم 

عشق، 

عشق خلافش را ثابت کرد 

 

با من بمان 

زندگی ساده‌ست 

بیست و یک درصد اکسیژن داریم 

نیم درصد آب شیرین 

و چند خط شعر 

 

خورشید من

وقتی زمین عاشق می‌شود 

خودش را رها می‌کند

از هر چه مدار است

آرام در آغوش‌ات می‌غلتد 

و 

هر چه در آغوشت اتفاق بیفتد را 

دوست دارم 

حتی مرگ ...



#بهزاد_رحیمی

کانال:

https://telegram.me/joinchat/BZocITvWC6NBhYGliWK68g

شعر - تور دریا

پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۳۴ ب.ظ

از عشق
گریزی نیست،
مرد ماهیگیر
آخر
به تور دریا
می افتد

شعر مرد ماهیگیر - بهزاد رحیمی
@BehzadSher

شعر - خیلی چیزها روشن شد

پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۵:۳۳ ب.ظ


با رفتنت
خیلی چیزها روشن شد
تکلیفم
سیگارم
سیگارم
سیگارم
...

#بهزاد_رحیمی